English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5734 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
lection U اختلاف معنی یا تلفظ یک کلمه بامتن چیزی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
homonym U کلمهای که تلفظ ان با کلمه دیگر یکسان ولی معنی ان دگرگون باشد
enclitic U متکی به کلمه قبلی کلمهای که تکیه ندارد و یااگر دارد تکیه اش رابکلمه پیش از خود میدهد ودر تلفظ بدان کلمه می چسبد
synonym U کلمه مترادف کلمه هم معنی
synonyms U کلمه مترادف کلمه هم معنی
shade of meaning U اختلاف جزئی در معنی
tongue-twisters U کلمه یا عبارت دارای تلفظ دشوار
tongue twister U کلمه یا عبارت دارای تلفظ دشوار
tongue-twister U کلمه یا عبارت دارای تلفظ دشوار
fallal U کلمه بی معنی
falderol U کلمه بی معنی
transliteration U نقل عین تلفظ کلمه یا عبارتی از زبانی بزبان دیگر
this word means a dog U معنی این کلمه سگ است
In what sense are you using this word ? U این کلمه را به چه معنی بکار می برد ؟
The sense of this word is not clear . U معنی و مفهوم این کلمه روشن نیست
to disagree [or be in disagreement] [on something/about something] U بر سر چیزی اختلاف داشتن
To give the meaning of something . to interpret something . U چیزی را معنی کردن
make out U معنی چیزی را پیدا کردن سردراوردن از
hyphens U فضای خالی که پس از تقسیم کردن کلمه در آخر خط درج میشود در متن کلمه پرداز. ولی هنگام نوشتن طبیعی کلمه دیده نمیشود
hyphen U فضای خالی که پس از تقسیم کردن کلمه در آخر خط درج میشود در متن کلمه پرداز. ولی هنگام نوشتن طبیعی کلمه دیده نمیشود
names U کلمه فراخوانی شخصی یا چیزی
name U کلمه فراخوانی شخصی یا چیزی
logogriph U نوعی معماکه چند کلمه داده میشود وشخص باید ازمیان این کلمات کلمه مطلوب راپیداکندویا از حروف انها کلمه مورد نیاز را بسازد
kepse motife U [ریشه کلمه ترکی است و به معنی بسته یا دسته می باشد. این نگاره بصورت بوته ای افقی با شاخه های عمودی بافته می شود و جلوه ای از برگ های دن دادنه دار را نشانمیدهد.]
search and replace U خصوصیتی در کلمه پرداز که به کاربر امکان یاتن کلمه یا عبارت خاص میدهد وآنرا با کلمه یا عبارت دیگری جایگزین میکند
concentration cell corrosion U نوعی برخورد که در ان اختلاف پتانسیل الکترودها دراثر اختلاف غلظت یونهاالکترولیت میباشد
azimuth deviation U اختلاف گرای نجومی اختلاف سمت هواپیما
spoonerism U اشتباه در تلفظ حروف تعویض حروف در تلفظ برحسب تصادف
zero compression U روندی که حافظه را ازصفرهای مقدم بدون معنی که در سمت چپ ارقام بابیشترین معنی قرار دارند پاک میکند
acceptation U قبول معنی عرف معنی مصطلح
worded U تقسیم کلمه در انتهای خط , که بخشی از کلمه در انتهای خط می ماند و بعد فضای اضافی ایجاد میشود و بقیه کلمه در خط بعد نوشته میشود
word U تقسیم کلمه در انتهای خط , که بخشی از کلمه در انتهای خط می ماند و بعد فضای اضافی ایجاد میشود و بقیه کلمه در خط بعد نوشته میشود
signify U معنی دادن معنی بخشیدن
signifies U معنی دادن معنی بخشیدن
signifying U معنی دادن معنی بخشیدن
least significant bit U رقم دودویی در سمت راست یک کلمه که کمترین توان کلمه را می گیرد.
statute at large U چاپ قانون به طور کلمه به کلمه از روی متن اصلی
prefixes U کلمه متصل به ابتدای کلمه بعد که به آن معنای خاص می بخشد
prefix U کلمه متصل به ابتدای کلمه بعد که به آن معنای خاص می بخشد
augmenting U تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر
augmented U تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر
markers U نشانه شروع کلمه در ماشین با طول کلمه متغیر
augments U تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر
worded U نشانه شروع کلمه در ماشین با طول کلمه متغیر
marker U نشانه شروع کلمه در ماشین با طول کلمه متغیر
word U نشانه شروع کلمه در ماشین با طول کلمه متغیر
augment U تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر
Persian rug U [فرش ایرانی در حالت کلی کلمه که گاه با کلمه قالی شرقی نیز مانوس می باشد.]
free air anomaly U اختلاف نیروی جاذبه زمین اختلاف جاذبه ازاد
to rime one word with another U یک کلمه رابا کلمه دیگر قافیه اوردن
ring shift U جابجایی داده به چپ و راست در یک کلمه بیتی که از موز کلمه بیفتد نادیده گرفته میشود و محلهای خالی با صفر پر می شوند
hypertext U روش اتصال کلمه یا تصویر به صفحه بعد پس از انتخاب کلمه یا تصویر توسط کاربر
processor U ساخت CPU با اندازه کلمه بزرگ با وصل کردن پلاکهای با اندازه کلمه کوچکتر به هم
syllables U جزء کلمه مقطع کلمه
syllable U جزء کلمه مقطع کلمه
lsb U رقم دودویی که محل سمت راست کلمه را اشغال میکند و کمترین توان دو را در کلمه دارد که معمولا معادل رو به توان صفر است
softest U محل متن در راست یا چپ حاشیه متن کلمه پرداز به طوری که اگر کلمه جا نشد حروف خالی اضافه به طور خودکار درج خواهند شد
soft U محل متن در راست یا چپ حاشیه متن کلمه پرداز به طوری که اگر کلمه جا نشد حروف خالی اضافه به طور خودکار درج خواهند شد
softer U محل متن در راست یا چپ حاشیه متن کلمه پرداز به طوری که اگر کلمه جا نشد حروف خالی اضافه به طور خودکار درج خواهند شد
keyword U 1-کلمه دستور در زبان برنامه نویسی برای انجام عملی . 2-کلمه مهم در عنوان یا متنی که محتوای آن را می نویسد. 3-کلمهای که در رابط ه با متنی باشد
shift U جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند
shifts U جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند
shifted U جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند
softest U حرف خالی که در صورتی درج میشود که کلمه در انتهای خط دو بخش شود ولی وقتی کلمه طبیعی نوشته میشود درج نمیشود
softer U حرف خالی که در صورتی درج میشود که کلمه در انتهای خط دو بخش شود ولی وقتی کلمه طبیعی نوشته میشود درج نمیشود
soft U حرف خالی که در صورتی درج میشود که کلمه در انتهای خط دو بخش شود ولی وقتی کلمه طبیعی نوشته میشود درج نمیشود
difference in northing U اختلاف عرض جغرافیایی اختلاف عرض
cycled U تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycles U تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycle U تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
pronunciations U تلفظ
pronunciation U تلفظ
pronouncing U تلفظ
accented U تلفظ
accents U تلفظ
cacoepy U تلفظ بد
accent U تلفظ
accenting U تلفظ
orthoepist U درست تلفظ کن
lam dacism U تلفظ حرف
mispronounciation U تلفظ نادرست
vocalization U تلفظ صوتی
pronounceable U قابل تلفظ
mispronunciations U تلفظ غلط
mispronunciation U تلفظ نادرست
velarization U تلفظ کامی
mispronunciations U تلفظ نادرست
mispronunciation U تلفظ غلط
tunes U لحن تلفظ
enounce U تلفظ کردن
pronounces U تلفظ کردن
enunciates U تلفظ کردن
enunciating U تلفظ کردن
laissez aller U تلفظ به فرانسه
enunciate U تلفظ کردن
pronouncing U تلفظ دار
pronounce U تلفظ کردن
enunciated U تلفظ کردن
tune U لحن تلفظ
anglicizes U بطرزانگلیسی تلفظ کردن
accentuating U با تکیه تلفظ کردن
tolay street on U باتکیه تلفظ کردن
anglicizing U بطرزانگلیسی تلفظ کردن
sibilate U مانندحرف " س " تلفظ کردن
anglicization U تلفظ یا نوشتن بطرزانگلیسی
aspirate U بانفس تلفظ کردن
lisp U شل وسرزبانی تلفظ کردن
lisped U شل وسرزبانی تلفظ کردن
emphasize U باقوت تلفظ کردن
lisping U شل وسرزبانی تلفظ کردن
lisps U شل وسرزبانی تلفظ کردن
sigmatism U تلفظ نادرست حرف " س "
zed U تلفظ انگلیسی حرف Z
diction U تلفظ واضح و روشن
mispronounces U غلط تلفظ کردن
cacology U تلفظ یا انشاء غلط
aspirating U بانفس تلفظ کردن
orthoepy U فن درست تلفظ کردن
orthoepic U وابسته به تلفظ درست
zee U تلفظ امریکایی حرف Z
accentuates U با تکیه تلفظ کردن
emphatic U باقوت تلفظ شده
enouce U تلفظ کردن افهارکردن
sigmatismus lateralis U تلفظ کناری حرف " س "
aspiration U تلفظ حرف H ازحلق
aspirates U بانفس تلفظ کردن
well-spoken U دارای تلفظ خوب
phonics U تلفظ وهجاهای کلمات
tonemic U دارای تلفظ مشابه
well spoken U دارای تلفظ خوب
jaw breaking U دشوار برای تلفظ
sibilation U تلفظ بشکل حرف " س "
intonations U طرز قرائت تلفظ
intonation U طرز قرائت تلفظ
accentuate U با تکیه تلفظ کردن
accentuated U با تکیه تلفظ کردن
emphasizing U باقوت تلفظ کردن
emphasizes U باقوت تلفظ کردن
emphasized U باقوت تلفظ کردن
anglicised U بطرزانگلیسی تلفظ کردن
emphasising U باقوت تلفظ کردن
emphasises U باقوت تلفظ کردن
emphasised U باقوت تلفظ کردن
mispronounce U غلط تلفظ کردن
mispronouncing U غلط تلفظ کردن
mispronounced U غلط تلفظ کردن
aspirations U تلفظ حرف H ازحلق
enunciation U تلفظ واضح و روشن
anglicising U بطرزانگلیسی تلفظ کردن
anglicize U بطرزانگلیسی تلفظ کردن
burr U غلیظ تلفظ کردن
anglicized U بطرزانگلیسی تلفظ کردن
anglicises U بطرزانگلیسی تلفظ کردن
burrs U غلیظ تلفظ کردن
burred U غلیظ تلفظ کردن
burring U غلیظ تلفظ کردن
sigmatismus interdentalis U تلفظ میان دندانی حرف " س "
vocalize U تلفظ کردن تشکیل دادن
velarize U حروف را از کام تلفظ کردن
sigmatismus adentalis U تلفظ روی دندانی حرف " س "
lenis U دارای تلفظ نرم رقیق
articulation U تلفظ شمرده طرز گفتار
Your pronunciation is good. U تلفظ شما خوب است.
intonate U با لحن خاصی تلفظ کردن
orthoepist U کسیکه با تلفظ درست چیز میخواند
jaw breaker U سنگ شکن کلمهای که تلفظ ان دشواراست
diphthongize U تلفظ کردن دو صدای جداگانه در یک وهله
etacism U تلفظ e یونانی مانند a انگلیسی در emal
slobbers U تلفظ کلمات با جاری ساختن اب دهان
phonetics U مبحث تلفظ صوتی حرف وکلمات
phonrtic drill U مشتق تلفظ ازروی صدای حروف
slobbering U تلفظ کلمات با جاری ساختن اب دهان
slobbered U تلفظ کلمات با جاری ساختن اب دهان
How do you pronounce [say] that [this] word? U این واژه چه جور تلفظ می شود؟
extend U مجموعهای از حروف خاص که حاوی تلفظ ها
extending U مجموعهای از حروف خاص که حاوی تلفظ ها
extends U مجموعهای از حروف خاص که حاوی تلفظ ها
phonemics U علم شناسایی تلفظ کلمات وصداها
slobber U تلفظ کلمات با جاری ساختن اب دهان
fricative U تلفظ شده با اصطکاک نفس ووقفه تنفس
fortis U دارای تلفظ شدید همراه بابازدم قوی
smooth breathing U که دردستوریونانی عدم تلفظ حرف اول رامیرساند
rough breathing U که دردستوریونانی تلفظ شدن حرف اول را می رساند
slide U تبدیل تلفظ حرفی به حرف دیگری لغزنده
syllabary U جدول راهنمای تلفظ هجاهای مقطع کلمات
slides U تبدیل تلفظ حرفی به حرف دیگری لغزنده
labiovelar U تلفظ شده بوسیله گرد کردن لبها
to concern something U مربوط بودن [شدن] به چیزی [ربط داشتن به چیزی] [بابت چیزی بودن]
toneme U لفظی که درالسنه اهنگی تلفظ خاصی داشته باشد
labialism U حالت حروفی که با لب تلفظ می شوند تمایل بتلفظ باصداهابا لب
velarization U تلفظ حرف بوسیله قراردادن زبان برپشت سقف
aspirates U حرف H اول کلمهای را بطور حلقی تلفظ کردن
aspirating U حرف H اول کلمهای را بطور حلقی تلفظ کردن
aspirate U حرف H اول کلمهای را بطور حلقی تلفظ کردن
disputing U اختلاف
versatility U اختلاف
disputed U اختلاف
variance U اختلاف
disputes U اختلاف
divarication U اختلاف
difference U اختلاف
Recent search history Forum search
1frangible
2New Format
1postside
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1Potential
1معنی field housing در محصولات صنعتی چیست؟
1معنی لغت overfit
1deformations is a concept that is gaining ground معنی این جمله
1FIRST Team Number
1tink and grow rich
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com